خانه مشروطه آلمان |
ستار خان سردار ملی بزرگ مرد تاریخ مشروطه ایران که با دلیری و کاردانی که از خود نشان داد مشروطه را به ایران بازگردانید. پس از بمباران مجلس از سوی لیاخوف و نیروهای دولتی به دستور محمدعلی شاه، مشروطه از همه شهرهای ایران برچیده شد ولی در تبریز مشروطه ماند. عینالدوله والی آذربایجان شد و با جنگ، مشروطه از تبریز نیز برچیده شد و تنها در کوی "امیرخیز" بازپسین ایستادگی را می نمود
باری در سایه دلاوری های ستارخان، مشروطه بار دیگر به همه کوی های تبریز بازگشت و سپس در همه شهرهای ایران برپاشد. در سایه رزمندگی و از خودگذشتگی های دو اسطوره تاریخ مشروطه ایران، سردار ملی ستارخان و سالار ملی باقرخان شکست آزادیخواهان در بمباران مجلس شورای ملی جای خود را به برقراری مشروطه در ایران داد. ستارخان نه تنها مشروطه را به ایران بازگردانید، بلکه هزاران تن از مردم ایران را از کشته شدن و آسیب ملایان و محمدعلی شاه رها ساخت و ملایان با آن تشنگی که به کشتن مشروطهخواهان داشتند و محمدعلی شاه را برجایشان میخکوب کرد
در آبان ماه ۱۲۹۳ دولت عثمانی جنگ را با دولت روسیه آغاز کرد. عثمانیان از آذربایجان و کردستان تا خوزستان و خلیج فارس همسایه ایران بودند و در سراسر این مرزها با ارتش روسیه و انگلیس که در خاک ایران بودند میجنگیدند. مجاهدان تبریز که در سال ۱۲۹۰ پس از جنگ با ارتش روسیه به خاک عثمانی پناهنده شده بودند، در این زمان خواستار جنگ با روسیان بودند و بسیاری از اینان با سختی و تنگی روزگار می گذراندند. دیگر کسانی از مجاهدان که در تهران و دیگر شهرستان ها میزیستند تکان خوردند و با دل آکنده از کینه به مبارزین پیوستند. در این هنگام ستارخان به یاری هشترودی و دیگران نشستی برپا کرد و گفتگو از رفتن به آذربایجان و جنگ با ارتش روسیه شد
خود ستارخان با آنکه زخم پایش بهبود نیافته بود و بیمار زندگی میکرد، آماده سفر به آذربایجان شد. ستارخان که برای آزادی ایران جانفشانی ها کرد و در برابر دلیری های خود بد رفتاری از مردم دید، و از آن سو در تبریز ارتش روسیه خانهاش را تاراج کرد و دو برادرزاده اش را به دار کشیدند، در این هنگام باز اندیشه های پدافند ایران را در سر داشت. ولی مرگ به این بزرگ دلاور آزادی ایران مهلت نداد و ناگهان در روز ۲۵ آبان ماه ۱۲۹۳ ستار خان درگذشت
دولت ایران نوازش و ارجشناسی را که از زنده او دریغ کرده بود، از مردهاش دریغ نداشت. در روز ۲۷ آبان ماه ستارخان را با اسکورت سپاهیان ژاندارم و قزاق و دستههای پیاده و سواره بختیاری و شاگردان بختیاری، انبوهی از آذربایجانیان و تهرانیان که در پس تابوت ستارخان راه میآمدند، ستارخان را به خوابگاه جاودانیش رساندند و سپس با دستور دولت آیین سوگواری باشکوهی برای ستارخان برپا کردند
بدین سان نخستین سردار مشروطه، مردی که جانفشانی های تاریخی او در سالهای ۱۲۸۷ و ۱۲۸۸ در تبریز و آذربایجان و یازده ماه ایستادگیهایش در برابر سپاه محمدعلی شاه و به ویژه پس از برچیده شدن مشروطه، تنها با نزدیک به بیست تن مبارز، مشروطه را دوباره به ایران بازگردانید و لکه ننگی که از سستی و ندانم کاری آزادیخواهان تهران و شکست آنان از یک مشت قزاق مست روسی به سرکردگی لیاخوف به دامان تاریخ ایران نشسته بود را پاک گردانید و شهر تبریز را از افتادن به دست سواران تاراجگر رحیم خان و شجاع نظام رهانید، از گیتی رفت